در مورد آزادی اندیشه وفکر میباشد.

این وب سایت هدفی جزتقریب افکار واندیشه ها چیزی دیگر ندارد وکلیه افکار پیش ما محترم میباشند.ازادی واندیشه یعنی زنده باد مخالف.

در مورد آزادی اندیشه وفکر میباشد.

این وب سایت هدفی جزتقریب افکار واندیشه ها چیزی دیگر ندارد وکلیه افکار پیش ما محترم میباشند.ازادی واندیشه یعنی زنده باد مخالف.

دیدگاه یکی ازکاربران درمورد مقاله تن آدمی شریف است به جان آدمیت

بسم الله الرحمن الرحیم  

 

با سلام خدمت دوستان وهمراهان همیشگی 

 

وب سایت آزادی واندیشه . 

 

دوستی نظری را دادن حالا برآن شدیم تادید 

 

گاه شمارا درباره نظر سرور عزیزمان بدانیم  

 

امیدوارم بادرج نظرهایتان برادر عزیزمان  

 

به نتیجه خوبی دست پیدا کنند ....... 

 

 بارزوی توفیق وبهروزی

خدمت مدیرمحترم وب ازادی واندیشه

باسلام خدمت مدیرمحترم وبلاک ازادی اندیشه
مقاله ئی  بود   تن ادمی شریف است  برگرفته ازغزلی ازشیخ اجل سعدی شیرازی
وبنده چندین وچندین مرتبه امدم که مقوله ئی داشته باشم درموضوع همین مقاله وبازهم جرئت نمیکردم دست به قلم شوم ویا انگشت برکیبوردبزنم مقاله الحق وال انصاف خوب بود وجامع
بنده امدم وفکرکردم که ایا درقرن بیست ویکم که مادیات برمعنویات چنان پیروزشده که صحبت ازماضیات حبراست برقرطاس واین نوشتهاراکسی به چیزی نمی خردوبازارمقالهای عرفانی وپنداندرزکساداست دردنیای مادیات ویابهتربگویم درعصرفضا ورایانه واتومبیل وخانهای سنگی وان هم ازنوع مرمریش دیگرایاشعرسعدی تن ادمی شریف است کارائی داردیاخیربرمبلمان خارجی نشستن ودرهتل اسمان خوابیدن ودرتوالت فرنگی ش....ببخشیدتندنروم اصل مطلب بگویم یک نفرمیخواهدسواراتوبوس شودبه مقصدناکجاابادتنهاست درفکراست بغل دستی او که برصندلی دوم میخواهدبنشیند ایا ادم برازنده ایست لباس شیکی داردجوان است والخ دراین جاتن ادمی شریف است درکجا قرامیگیرددردنیای مادی امروزاباید بامصرع دوم غزل شیخ اجل شروع کرد ///که لباس زیباست نشان ادمیت اتومبیل پنجاه شصت ملیون تومانی ویلای اجرسه سانتی ظروف چینی مارک فرانسه ال کوپال مبل خارجی لباسهائی که برای بچهایش تهیه کنداگر هرمزگانی باشدباید ازبارارزیتون خریداری شودسفره عیدباحلواهای الوان مسقطی وسیب وپرتقال دانه پانصدتومانی زینت یابد استادبزگوارشماخودتان قضاوت فرمائیدکه این نیم بندازشعرشیخ رادراول مقاله بنویسیم یادراخرمقاله؟؟؟؟
توضیح اینکه بنده مخالف این تجملات نیستم این مطلبی ایست اگردرصف قال نشددرصف نعال  جادهید
ارزوی خوبی برای شمادارم

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

 

پشت ویترین مغازه ها می ایستم. دکورهایشان را نگاه می کنم. در این دنیای پر از رنگ، هر روز رنگی می آید و شیئی جدید ظاهر می شود. رسانه های گروهی در سراسر دنیا کالاهای جدیدی را تبلیغ می کنند و با آن آگهی های وسوسه انگیزشان، خریداران را برای خرید جدید ترین ها تحریک می کنند.

 نگاه می کنم به این همه زیبایی و هر روز چیزهای زیباتری هم می آیند: لباس های قشنگ تر، کفش های رنگارنگ تر، وسایل تزیینی جدیدتر، لوازم آرایشی مدرن تر، ظروف پر زرق و برق تر. جلوی مغازه های گُل گُلی می ایستم. در این فصل چه لباسی مد شده است؟ حساب و کتاب می کنم که اگر پول توجیبی هایم را جمع کنم، یک کم هم ته جیبم را بتکانم و یک کم هم از والدین گرامی پول بگیرم، می توانم تمام آن چه را که برای این فصل می خواهم تهیه کنم.

کودک که بودیم هر چه می خریدند و تنمان می کردند، خوشحال و شادمان می شدیم. فرقی نمی کرد گران باشد یا ارزان، مارک داشته باشد یا نداشته باشد، از گران ترین مغازه خریداری شده باشد یا  از ارزان ترین آن، از فلان پاساژ خریده باشیم یا از شنبه بازار. رنگش هم مهم نبود که به شلوارمان بیاید یا نیاید، با کفشمان جور شود یا نشود؛ به فکر این نبودیم که جورابمان را با گل سرمان هماهنگ کنیم یا نکنیم، خیلی مهم نبود، فقط مهم این بود که نو بود و با آمدنش یه بغل شادمانی کودکانه می آورد و با آمدنش یک دنیا خوشحالی فراهم می کرد. فارغ از لباس هایی که پوشیده بودیم و فارغ از لباس هایی که دوستان کوچکمان به تن کرده بودند، آن ها را دوست می داشتیم، با آنان هم بازی می شدیم و با آنان هم نشین می گشتیم.

ادامه مطلب ...

دیدگاه یکی از دوستان درمورد آزادی

بسم الله الرحمن الرحیم  

 

بنام حضرت دوست . هر آنچه داریم ازاوست . 

 

برادر بزرگوار جناب عبدالحمید سعدینی نظری زیبا در مورد آزادی مطرح کردند برآن شدیم که این 

 

 

 نظر را درمعرض همگان قرار بدهیم تا بدانیم بقیه دوستان تا چه اندازه با جناب سعدینی همگام 

 

وهمراه هستند .   

 

به نام خداوند بخشنده مهربان
براى الفت دادن قریش ،الفتشان هنگام کوچ زمستان و تابستان ،[ خدا پیلداران را نابود کرد].پس باید خداوند این خانه را بپرستند،همان[ خدایى ]که در گرسنگى غذایشان داد، و از بیم[ دشمن ]آسوده خاطرشان کرد.

با همه قدر وقیمت بالای امنیت هیچ کس حق ندارد به نام امنیت آزادی دیگران را محدود کند این مطلب در قانون اساسی ما به بهترین وجه درج شده است . حتما خوانده اید.
حالا تصور کنید کودکی که با پدر و مادر خود به پارک یا شهر بازی رفته است .جذبه اسباب ولوازم بازی وتفریحی چنان پسرک یا دخترک را به خود جلب می نماید که با اصرار والتماس از پدر می خواهد که برای بازی کردن او مدتی را در آنجا بمانند وصبر کنند. ولی پدر ومادر به هر دلیلی نمی توانند بمانند و قصد حرکت و رفتن را دارند. آیا آن دختر یا پسر کوچک می تواند به تنهایی آنجا بماند؟ آیا آن کودک می تواند ریسک بزرگ ماندن تنهایی واحتمالا گم شدن یا تصورات عذاب آور بعدی را به لذت  بازی کردن در پارک ترجیح دهد. بی گمان هر کودکی رفتن با پدر ومادر وگذشتن از خیر لذت بازی را ترجیح می دهد. ممکن است بعضی از کودکان سماجت بیشتری برای ماندن والدینشان بکنند ولی دست آخر تسلیم خواهند شد. وبا آنها خواهند رفت . می گویند داستان آزادی در کشور ما به این تمثیل شباهت دارد . شما چه فکر می کنید؟  

 

امیدوارم بقیه دوستان در این بحث ما شرکت نمایند  

 

موفقیت همه دوستان آرزوی قلبی ماست . 

 

مدیریت وبلاگ آزادی واندیشه