حملة مغول: 1219 – 1258م قسمت دوم
سپس چنگیز به دیار خود بازگشت، مدتی با 500 زن و محبوبهاش خوش بود، و در بستر بمرد. پسر و جانشین او اوگتای قاآن سپاهی 000’300 نفری برای دستگیری سلطان جلالالدین، که سپاه تازهای در دیاربکر فراهم آورده بود، فرستاد. جلالالدین شکست خورد و کشته شد،
جنگاوران مغول چون دیگر مقاومتی ندیدند، در آذربایجان، بینالنهرین، گرجستان، و ارمنستان به تاخت و تاز پرداختند (632 هـ ق، 1234م). هلاکو، نوادة چنگیز، پس از اطلاع از اینکه در ایران فتنهای به رهبری حشیشیه (یا پیروان حسن صباح] رخ داده است با سپاهی از سمرقند و بلخ گذشته، قلعة حشیشیه را در الموت ویران کرد، و جانب بغداد گرفت.
مستعصم، آخرین خلیفة عباسی مشرق، از علمای بزرگ و خطاطان معروف بود و نمونة ملایمت و نرمخویی به شمار میرفت، و به کار دین و کتاب و صدقه توجه بسیار داشت: و اینها همه مخالف سلیقة هلاکو بود. مغولان خلیفه را متهم داشتند که یاغیان را پناه داده و از ایفا به وعدة همدستی بر ضد حشیشیه دریغ ورزیده است؛ به خلیفه گفتند به سزای رفتار خود مطیع خان بزرگ شود و بغداد را کاملا از سلاح و لوازم دفاع تخلیه کند. مستعصم این تقاضا را مغرورانه رد کرد. مغولان بغداد را محاصره کردند. خلیفه یک ماه پس از محاصره هدیهها پیش هلاکو فرستاد و پیشنهاد صلح کرد. فریب وعدة خوشرفتاری هلاکو را خورد و با دو پسرش به مغولان تسلیم شد. هلاکو و سپاهش وارد بغداد شدند (656هـ ق، 1258م) و چهل روز تمام غارت و کشتار کردند؛ به گفتة بعضی تاریخنویسان، 800,000 از مردم شهر را به قتل رسانیدند. در این کشتار عمومی هزاران دانشور، عالم، و شاعر تلف شدند؛ کتابخانهها و گنجینههایی که طی قرنها فراهم شده بود در یک هفته ویران یا غارت شد؛ صدها هزار جلد کتاب به سوختن رفت. سرانجام خلیفه و افراد خاندان او را مجبور کردند تا مخفیگاه ذخایر خودشان را نشان بدهند؛ پس از آن خونشان را بریختند. بدین ترتیب، خلافت عباسی در آسیا پایان گرفت.
هلاکو به مغولستان بازگشت. سپاه وی، به فرماندهی سردارن دیگر، آهنگ فتح شام کرد، در عین جالوت با سپاه مصر، به فرماندهی قطز و بیبرس، از امرای ممالیک، رو به رشد و درهم شکست (658هـ ق، 1260م). در همة دیار اسلام و در اروپا این خبر مسرتانگیز پخش شد و همة اهل مذاهب خوشحال شدند؛ طلسم شکسته و ترس رفته بود؛ در سال 703 هـ ق( 1303 م) پیکاری قطعی در نزدیکی دمشق به غائلة مغولان خاتمه داد و شام را برای ممالیک، و احتمالا اروپا را برای مسیحیت نجات داد.
هیچ یک از تمدنهای تاریخ چون تمدن اسلام دچار چنین ویرانی ناگهانی نشده است. مثلا فتح روم توسط بربرها بتدریج و در دو قرن صورت گرفته بود و در فاصلة هر حمله تا حملة بعدی قسمت متصرفه این امکان را داشت که تجدید قوایی بکند؛ و فاتحان ژرمنی در دل نسبت به دولت محتضری که به ویرانی آن کمک کرده بودند احترامی داشتند، و احیاناً بعضی از آنان برای حفظ آن کوشش میکردند. ولی تاخت و تاز مغولان فقط چهل سال بود: نیامده بودند که فتح کنند و بمانند، بلکه میخواستند بکشند و غارت کنند و حاصل آن را به مغولستان ببرند. وقتی موج خونین مغول بازپس رفت، آنچه بر جای ماند عبارت بود از اقتصادی بشدت آشفته، قناتهایی ویران یا کور، مدرسهها و کتابخانههایی سوخته، دولتهایی چنان فقیر و ضعیف و از هم گسیخته
که قدرت ادارة کشور را نداشتند، و نفوسی که به نیم تقلیل یافته و روحیه باخته بودند؛ اما، پیش از حملة خارجی، لذت طلبی اپیکوری، خستگی جسمی و روحی، بزدلی و بیلیاقتی جنگی، فرقهگرایی و جهل طلبی مذهبی، فساد و هرج و مرج سیاسی دولت را به اضمحلال کشانیده بود. این عوامل، و نه تغییر اقلیم، بود که فقر و فلاکت و ویرانی را جایگزین رهبری جهانی آسیای باختری کرد، و دهها شهر آباد و معتبر شام و بینالنهرین و ایران و قفقاز و ماوراءالنهر را به فقر و بیماری و عقبماندگی کنونی دچار ساخت
با سلام
تاریخ و گذشته،سرنوشت و آینده بشریت است.
مطالب بسیار خوبی بود،استفاده کردیم.ممنون
علیکم السلام
بانظر زیبایتان وتعریف خوبی که از تاریخ کردید مارا بسیارخوشحال نمودید
ممنون از لطفتون
منتظرتون در آینده هستیم .
موفق باشید
سلام دوست گرامی
بدون تردید مطالب زیبایت اموزنده است از زحماتت ممنوم ولی نمیدانم انرا سانسور کرده ای یااز ان بیخبری چون اسمی از خواجه نصیرالدین طوسی نبرده اید که اودلیل وراهنمای هولاکو بود وپشت پرده با بغض وکینه های شتریش راههای محاصره بغداد را فراهم نمود که نتیجه ان به خاک وخون کشیدن بغداد وسوزاندن بزرگترین کتابخانه اهل سنت و ارشیو ان بود که در دجله وفرات به جای اب مرکب جاری بود........
منتطر مطالب جدید بدون سانسور هستیم
علیکم السلام ؛
جادارد از حضورتان دراین کلبه حقیرانه نهایت تشکر وقدرانی رابکنیم
وازبابت راهنمایتان هم که باعث خوشحالی ماشده سپاسگذاریم .
درباره ای حمله مغول به ممالک اسلامی واز بین رفتن شهرهای وتمدن اسلامی شاید بیش از چندصد کتاب نوشته اند وتاروزی مثل امروز وشاید تا قیام قیامت از آنها به بدی یادمیکنند واین قوم وحشی نام ننگی را در صفحات تاریخ برای خویش ثبت کردند وهنوز ممالک اسلامی تاوان جرم وجنایت آن قوم وحشی را پرداخت میکنند .
دوست عزیز وسرور گرامی اگر ما کل زوایای این قضیه (حمله مغولان ) را برسی میکردیم باید بیش از چندین پست درباره ای آن اختصاص میدادیم سعی براین کردیم که آنرا خلاصه وار خدمت دوستان عزیز مطرح کنیم قصد ما خلاصه وار بودن بوده نه سانسورکردن دوست عزیز
ممنون از نظر وراهنمایی زیبایتون برایتان بهترینها را آرزو داریم .
بازهم منتظر حضورتان دراین کلبه حقیرانه هستیم .
موفق باشید
برادربزرگوار صاحب وبلاک( ازادی انددیشه)سلام علیکم
تاریخ وادبیات وجغرافیا ازقول تاریخ نویسان همزادهستندهردرسی دردنیا تعطیل پزیراست مگرتاریخ که ساری وجاری است درزمان برای شکل گیری یک قهرمان درتاریخ به این سه نکته اشاره شده است حمله مغول به ایران ازقول بعضی ازتاریخ نویسان بی لیاقتی حکام زمان بوده وچراغ سبز داخلی وهمکاری ستون پنجم درداخل کشور کشورعزیزماایران تاریخی کهن ومردانی بزرگ داشته شکست ایران درجنگها وقتی میسرشده که موریانه پایه های تخت حاکم خورده وخودش بی خبربوده ما انگونه که درتاریخ میخوانیم ایران درسه جنگ شکست سخت خورده حمله اسکندرمقدونی حمله اعراب به ایران وحمله مغول دراین سه جنگ ایران درگیرمشکلات داخلی بوده وازمرزهای خودغافل وازملت خودپشتیبانی نداشته یکی ازاین جنگهاحمله تاتارویامغول به فرماندهی تموچین بوده درجائی خواندم که عقیده براین بوده که هدایت کننده مغول ودرپیش آپیش لشکرمغول( حضرت خضر)بوده ودردوسه سال پیش ازیک ابررایانه مرد راس الف تاریخ سوال میکنندبازهم کامپیوترهلاکوخان مغول معرفی میکندمردراس هزاره جهان دوست عزیزتاریخ نویسان امروزی نان نوشتهای پیشنیان رامیخورندوبرنوشته انها ایرادنیزواردمیکنندکه خودبی انصافی بزرگی است که دراین نظرنمی گنجدنظربنده این است که هرکس تاریخ کشورخودرابایدبداندتوضیح دهم که بنده برباورراهنمائی حضرت خضر وپرچم داری ایشان علیه ملت ایران نیستم ولی چه کاربایدکردبااگرمگرهای تاریخ این دربسیاری ازکتب نوشته شده
وعلیکم به سلام
علیکم السلام ؛؛؛
ابتدا جا دارد از حضور وتوجه تان به کلبه ای حقیرانه ای مان از حضرتعالی نهایت تشکر وقدردانی را بکنیم .
برخود می بالیم که اساتیدی امثال شمادروب وب سایت ما قلم فرسایی میکنند .
دوست عزیز وسرورگرامی جمله قشنگی را عرض نمودید ((شکست ایران درجنگها وقتی میسرشده که موریانه پایه های تخت حاکم خورده وخودش بی خبربوده )) اما با این کاملا موافقم درمورد حمله ای مسلمین ((اعراب)) به ایران باید بگوییم که ایران در آن دوره یکی از قطبهای قدرتمند دنیا بوده واداره ای نیمی از جهان به دست ایرانیان بوده حکومت ایران سپاهی بزرگ ومجهز به تمامی وسایل جنگی آن زمان داشت اما سبب شکست ایرانیان این بود که مسلمین مجهز به نیروی ایمان واراده واخلاص بودند اما سپاه ایران از آن تهی بود ...
دربحثهای تاریخی در آینده بطور مفصل این مسایل را مورد برسی قرار مید هیم .
ممنون از لطفتان جناب استاد آراسته برایتان آرزوی سعادت وسربلندی وعزت وپایداری را از درگاه خالق یکتا خواهان وخواستارم ...
منتظر حضورتان بعدیتان هستیم .........
موفق باشید
سلام دوست گرامی
ازاستقبال وحسن ضیافت شما ممنونم.وامیدوارم درکامنتهای بعدی مشارکات ونظراتم مورد پسند ان سرور گرامی قرار گیرد .
من هم به نوبه خود اخلاق والای شما را ستوده و سپاسگذارم
استاد بزرگوار سانسور واختصار دو کلمه مختلفند که سانسور هرگز مختصر کلمات نمی باشد بلکه محو ان میباشد وجناب اراسته خواجه نصیرالدین راحضرت خضر خوانده
سلام و علیکم از مطلب زیبای شما بسیار لزت بردم و امیدورام در وبلاگ روستای بازگر که شما را لنگ کردم حظور بهم رسانید
در مورد چنگیز باید غرض کنم که نه جنگیز و نه اسکندر در بلوچستان و وبا قوم بلوج جریت نکردند جنگ کنند و همیشه انها از بلوچها می ترسیدند
رشته ام مدیریته اما تاریخ زیاد می خوانم سیر نزولی تمدن و فرهنگ در این دیار رنج همه ماست تازه با وب خوبت اشنا شدم امید که بیشتر بهره بگیرم پیروز باشید
ممنون ازحضورتان