عن أبی العبَّاسِ – سَهْلِ بنِ سَعْدٍ الساعدیِّ – رَضِی اللهُ عَنْهُ قالَ: جاءَ رَجُلٌ إلى النَّبیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقالَ: یا رسولَ اللهِ، دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إِذَا عَمِلْتُهُ أَحَبَّنِیَ اللهُ وأَحبَّنِیَ النَّاسُ فَقَالَ:
ازْهَدْ فِی الدُّنْیَا یُحِبَّکَ اللهُ، وَازْهَدْ فِیمَا عِنْدَ النَّاسِ یُحِبَّکَ النَّاسُ!.
(حدیثٌ حَسَنٌ رواهُ ابنُ ماجَه وغیرُهُ بأسانیدَ حَسنةٍ)
ترجمه حدیث:
از أبوالعباس که نام او سهل پسر سعد از قبیله ساعده است t گفت: مردی به خدمت پیغمبر ص آمد و عرض کرد: یا رسول الله! مرا بر کاری راهنمایی کن که هرگاه انجام دهم خدا تعالی مرا دوست بدارد و مردم نیز مرا دوست بدارند. پس رسول الله بفرمود: به دنیا دل مبند، تا خدای تعالی تو را دوست بدارد، و در آنچه نزد مردم است بیمیل شو تا مردم ترا دوست بدارند.
حدیث حسن است، ابن ماجه و دیگران به إسنادهای خوب روایت کرده اند.
شرح حدیث:
ابوالعباس: سهل بن سعد ساعدی انصاری خزرجی مدنی در روز وفات پیغمبر ص پانزده ساله بود، و در سال هشتاد و هشت هجری در مدینه منوره درگذشت، او آخرین فرد صحابه است که در مدینه درگذشته اند، نام او قبلاً حزن بود، (به معنی ناهموار) و حضرت رسول الله نام او را به سهل (یعنی هموار) تبدیل فرمود، سهل و پدرش هردو از صحابه پیغمبرند، از سهل یک صد و هشتاد و هشت حدیث روایت شده است که بخاری و مسلم بر بیست و هشت حدیث از او اتفاق دارند، و بخاری یازده حدیث از او بدون مسلم روایت نموده است.
در حدیث نبوی بالا مردی به خدمت رسول الله ص شرفیاب شد، و عرض کرد: یا رسول الله! مرا بر کاری رهنمایی بفرما که چون آن را انجام دهم خدا مرا دوست بدارند و مردم نیز مرا دوست بدارند. حضرت رسول الله ص فرمود: در دنیا زهد پیشه کن تا خدا تو را دوست بدارد.
«زهد» در لغت روگردانی از چیزی جهت حقیردانستن آن است، چنانکه میگویند: @شیء زهید! یعنی چیزی اندک و حقیر است،زهید الاکل! کمخوراک، در شرع «زهد» عبارت است از «ورع» که ترک مشتبهات باشد.
بالاترین درجه زهد همانا زهد مقربان درگاه خداست که غیر از خدای تعالی هرچه باشد، از دنیا و بهشت و غیر آن نمیخواهند، باید دانست که مقصود از زهد این نیست که شخص مانند راهبان نصاری تارک دنیا باشد و فقر و تهیدستی را پیشه کند و روی نیاز به این و آن ببرد و نامش را زهد بگذارد، بلکه مقصود از زهد این است که در غیر خدا دل نبندد، مال را به دست آورد و قصدش انجام کارهای خیر به وسیله آن باشد، زیرا هرگاه مال باشد و آن را در راه خیر انفاق نماید، نشانه زهد است؛ زیرا زهد در دنیا چنان که گفتیم دلنبستن به آن است، نه نداشتن آن. و به قول صاحب مثنوی روحش شاد باد:
چیست دنیا؟ از خدا غافلشدن
نی زر و نی سیم و نی فرزند و زن
پس زهد در دنیا دلنبستن به آن است، هرچه از مال و منال دنیا بخواهد، برای رضای خدا بخواهد، این زهد مایه محبوبشدن در درگاه خداست، دوم زهد در مال مردم است، یعنی حسد و عداوت و کینهتوزی را که همه بر اثر دوستی مال دنیاست کنار بگذارد و از مردم چیزی نخواهد، چون هرگاه شخصی به علو همت موصوف شد و خود را از مال مردم بینیاز کرد و به مردم احسان نمود و از مردم کمک نخواست، نزد مردم دوستداشتنی خواهد شد.
چنانکه گفتیم همه دشمنیها از طریق طمع و چشمدوختن به مال مردم پیش میآید، و در تعریف زاهدبودن عبارتهای گوناگون است: در حدیثی که به روایت ابن ماجه است: زاهدبودن نه در حرامساختن حلال است و نه در ضایعکردن مال، بلکه زاهد کسی است که به آنچه که نزد خدا دارد، راضیتر باشد از آنچه که در دست خود دارد، و هرگاه مصیبتی برایش پیش آید، به ثواب آن خوشنودتر باشد از ماندن آن.
به روایت احمد از ابومسلم خولانی: زاهد کسی است که چون حق بگوید، ستاینده و نکوهشکننده او برایش یکسان باشد. فضیل بن عیاض گوید: اصل زهد در خوشنودی از خدای تعالی و قناعت است، و کسی که یقین او به لطف خدا محقق باشد، در همه کارش بر خدا اعتماد میکند، و به تدبیر خداوندی راضی باشد و دل از اعتماد بر مخلوقین ببرد و هیچگاه دنیا را از راههای نامشروع نجوید، چنین کسی توانگرترین مردم است، و گفته شده بیمیلشدن در ریاست سختتر از بیمیلی در زر و سیم است.
به یکی از پیشینیان گفتند، کسی که توانگر است ممکن است زاهد باشد؟ گفت: آری. هرگاه زیادشدن مال او را مغرور نسازد و کمشدن مال او را اندوهگین ننماید، سفیان ثوری در دعای خود میگفته است: خدایا ما را در دنیا بیمیل کن و دنیا را بر ما فراخ بدار، زیرا نداشتن دنیا باعث رغبت در آن گردد.
در حدیثی آمده است: بهترین زهد فراموشنکردن مرگ است، و برتریدادن خانه جاویدان بر جهان زودگذر و غنیمتشمردن امروز و ننشستن به امید فردا، ابوسلیمان دارانی همانند آنچه که از صاحب مثنوی نقل کردیم میگوید: زهد عبارت است از ترک آنچه که از خدا به غفلت میاندازد.
خلاصه دل را به یاد خدا مشغولداشتن و خواستههای دنیوی برای به دستآوردن رضای خدا خواستن و بنا به گفته پاکان: خدایا دستهای ما را از دنیا پر بساز و دلهای ما را از نور ایمان روشن بدار، و پیدا است که زهدی که محبت خدای تعالی و محبت مردم را به دست میآورد از بهترین کارهاست.
از علی بن ابی طالب t روایت شده: کسی که زهد را پیشه کرد، سختیها و مصایب بر او آسان میشود، و شناختن ارزش عمر از برکت زهد است تا هیچ لحظه بیهوده نگذرد و از حیات دنیا تا آنجا که مقدور است؛ کارهای خیر و اعمال شایسته و یاد خدا و درود بر پیغمبر و کارگشایی و برآوردن نیاز مستمندان و رفع ظلم از مظلومین استفاده کرد.
سلام استادبزرگوار
شماتنهاکسی هستید که باتوجیه وتبین عقلانی یک موضوع اموزنده رادر مقابل دیدگان خواننده قرار میدهید وباروش عقل ومنطق سعی در نوشتن همه ابعاد می نمایید بخصوص مطالب اموزنده اسلامی .
نوشتن اموختن اندیشه هانیست بلکه اموختن اندیشیدن است
باورکنیدسایت شما بهترین سایتی است که بدون دغدغه وتنش وتضاد افکار مسیر خود را در دنیای مجازی طی میکند.امیدوارم که به اهداف والایتان برسید
موفقیت شما در این راه ارزوی قلبی من است
علیکم السلام ؛
ازتوجه حضرتعالی به این کلبه حقیرانه مان نهایت تشکر وقدردانی میکنم
وامیدوارم که بانظرات وانتقادات وپیشنهاداتان چراغی روشن برای ادامه راه این وب سایت باشید .
ازاینکه مارا استاد خطاب کردید عرق شرم برپیشانیم جاری شد زیرا شاگردی بیش نیستم والقابی مثل استاد لایقمان نیست......
ممنون از حضورتان موفق باشید ......
من و حافظ ناشنیده پند...![نیشخند][چشمک]
من و حافظ ناشنیده پند...![نیشخند][چشمک]
سلام
واقعا زیبا احادیث نبوی را شرح داده اید
موفق باشید
علیکم السلام
ممنون ازحضورتان
موفق باشید