ارزش زن در درادیان وتمدنهای گذشته ((۱))

بسم الله الرحمن الرحیم  

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله  

یکی از بزرگترین وبهترین نعمتهای که خداوند عزیز وجلیل برای انسانها ارزانی نموده نعمت دین وهدایت به دین مبین اسلام میباشد.دین اسلام دینی قوی ومحکم که قلب وعقل ورروح را مورد خطاب قرار میدهد .یکی از صدها مسایلی که دردین اسلام مطرح شده یکی از آنهاحق وحقوق زن میباشد ودین اسلام یکی از ادیانیسیت که بیشترین توجه را به این مسایل داشته است چنانکه در خود قرآن کتاب مقدس مسلمانان میخوانیم که (( وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ )) (البقرة: 228 ).وچنانکه رسول اکرم حضرت محمد صلی الله علیه وسلم میفرمایند استوصوا بالنساء خیراًدراین شکی نیست که زن اساس مجتمع انسانی میباشد ومادری مهربان وهمسری باوفاوخواهری دلسوزبرای مرد میباشد .زنان مدرسه هستند که از این مدرسه پهلونان وسرداران ودانشمندان بسیاری تخریج شده اند همانطوریکه شاعره پروین اعتصامی میفرمایند ؛ 

اگر فلاطن و سقراط، بوده‌اند بزرگ

بزرگ بوده پرستار خردی ایشان

بگاهواره‌ی مادر، بکودکی بس خفت

سپس بمکتب حکمت، حکیم شد لقمان

چه پهلوان و چه سالک، چه زاهد و چه فقیه

شدند یکسره، شاگرد این دبیرستان   

مادراین مقاله قصدداریم حقوق زن ازدیدگاه تمامی ملل وادیان گذشته بررسی نماییم وامیدواریم دوستان عزیز وسروران گرامی مثل همیشه با نظرات سازنده خویش مارا یاری نمایند. 

لطفا ادامه مطلب را هم بخوانید ؛

هیچ دین مکتب ودیدگاه ومذهبی به اندازه اسلام برای زن ارزش وشخصیت وعزت وشرافت وکرامت قائل نبوده است .اسلام تنها دینی است که تمامی حق وحقوق مادی ومعنوی زن را به نحوه احسن واولی درنظر گرفته است چنانکه خود خداوند در قران کریم میفرمایند ولقد کرمن بنی آدم بلکه تکریم واحترام هم برای زن وبرای مرد نیز میباشد پس خداوند عزوجل دراینجا بطور کامل وصراحت بیان میفرمایند که مازن ومرد را تکریم کردیم وبنی آدم شامل هردو جنس میشود . 

اما اگر نظری به ادیان گذشته وملل ماقبل وغیر اسلام بیندازیم درخواهیم یافت که دربعضی از ادیانها زن را به عنوان متاعی خرید وفروش میکردند وحتی اورا نحس وشیطان ومظهر شر وشرارت میخواندندوداشتن دختر را ننگی برای خویش میدانستند.  

زن درادیان توحیدی وغیر توحیدی ونیز درملل متمدن وغیر متمدن به صورتهای مختلفی ارزش گذاری شده است .درآیین تحریف شده یهود برای زن هیچ گونه ارزش ومنزلتی قائل نبودند .البته بی شک تمامی پیامبران مدافع ارزش زن ومخالف ظلم وستم بروی بودند.ولی قانونهای تحریف شده کتابهای مقدس سبب شد زن ودختر را مایه ننگ بدانند .درآموزهای تلمود گفته شده که پسر عصای پیر والدین است ودرزمان پیری وضعف میتواند آنهارا یاری کند ونیز میتواند دانشمندی پر آوزه شود وآرزوی پدر ومادر را برآورد .اما دختر گنجینه نگرانی آور برای پدر است وپدر همواره نگران اوست که مبدادر کودکی اورا فریب دهند ویادر نوجوانی وبلوغ ازجاده عفاف منحرف شود ویادر بزرگسالی بی همسر باقی بماند .این عقیده خرافی که برگرفته ازآموخته های تحریف شده یهود است .درطول حیات این آیین حاکم بوده ازسفر تثنیه یهودیان استفاده میشود که شهادت وسوگند زنان پذیرفته نیست . 

یهودیان زن را حیوانی میدانند که بیشتر از دیگر حیوانات به انسان شباهت دارد ودر واقع برزخی میان انسان وحیوان بشمار می آیید .یهود ((خدای یهود ))در آخرین بند از فرمان ده گانه اش که به قول مشهوربرای موسی فرستاده زنان را در ردیف چهارپایان واموال منقول قرار داده است .براین اساس قوم یهود مانند همه اقوام جنگ جو زن را مایه مصیبت وبد بختی میدانستند .واورا فقط به این دلیل تحمل میکردند که یگانه منبع تولید سرباز بود .جالبتر اینکه مردان یهود در دعای صبحگاهی از خداوند تشکر میکنند که آنها را زن نیافریده است . 

در آیین تحریف شده یهود دختر کالایی است که میتوان آنرا در هنگام تنگدستی فروخت .سنت غلط خرید وفروش دختران در قوم بنی اسرائیل رواج زیادی داشته است . 

در آیین عیسی مسیح (ع)نیز گرچه سراسر مهربانی ورحمت است ود آن مدارا با زن سفارش شده ولی پس از تحریف ارزش زن در آن بسیار پایین آمد. 

بنابر آموزهای موجود در مسیحیت .زن شری ضروری .ووسوسه ای طبیعی .مصیبتی نیکو .خطری نیکو.جذابه ای نابود کننده .و آسیبی رنگارنگ است .او همان حوای ((مجسم ))است که آدم را از فردوس برین محروم ساخت .وهنوزآلتی دردست شیطان است .تا مردان را بفریبد وآنان را به دوزغ کشاند . 

از این رو کلیسا زن را بی ارزش واورا موظف به اطاعت از مرد میداند .زیرا مرد شیبه به خداوند آفریده شده است .بنابراین در آموزهای این دین زن موجودی ناقص .کنیز وبرده ای درخدمت مرد است که مرد همواره باید خود را از شر اودر امان نگه دارد . 

کشیشیان فرانسوی درسال ۵۸۶میلادی کنگره ای تشکیل دادند که با بحث وگفتگو به نتیجه برسند  که آیا زن مانند مرد انسان ودارایی روح است .ومیتواند مانند مرد عبادت کند و آیا شایستگی ورود به بهشت را دارد یانه ؟در پایان کنگره به این نتیجه میرسند که زن مانند مرد انسان است ولی برای خدمت به مرد آفریده است وزن موجودی فانی وجاودانگی ندارد . 

توماس آکویناس دانشمند وروحانی برجسته مسیحی .ارزش ومقام زن رابه مرحله پایینتر از تصور رساند وبا مطرح کردن رابطه زن وشیطان زن را کفو شیطان خواند .وی همچنین معتقد بود که زن با نخستین ویزگی طبیعت کمال جوی ناسازگاروبادومین ویژگی گندیدگی وبد شکلی هماهنگ است . 

دیدگاه کلیسای کاتولیک پیرامون ارزش زن به روشنی درسخنان فیلسوف مشهور انگلیسی برتراند راسل آمده است .وی معتقد بود که زن به صورت دروازه جهنم وام الفساد جلوه کرد .از این رو باید از فکر زن بودن خویش شرمنده باشد .وبه خاطر لعنتی که به این جهان آورده مدام درتوبه ونوحه بسر بردباید از لباس خود شرمنده باشد زیرایادگار سقوط اوست . 

زن در تمدنهای مختلف نیز احترام ومنزلت ویژه ای نداشت .در یونان که ازدرخشانترین وگسترده ترین تمدنهای روزگار خویش بشمار میرفت .زن در تمام جنبه های زند گی پست وبی ارزش وذلیل بود .در این تمدن وی جزوکالاهای تجاری برای خرید وفروش به بازارعرضه میشد  .ووی بعد از فوت همسر حق زندگی نداشت .بسیاری از یونانیها زن را موجودی پلید وحاصل عمل زشت شیطان میدانستند .رومی ها وبرخی از یونانیها براین باور بودند که روح انسانی در زن دمیده نشده وروح انسانی فقط در درمرد دمیده شده است . 

سقراط حکیم یونانی زن راسرچشمه سقوط بشر میدانست .وفیثا غورث دیگر دانشمند یونانی به وجود اصل خوب معتقد بود که نظم نور ومرد را آفریده واصل بد که آشوب تیریگی وزن را آفریده است .ارسطو نیز زن ناکام خطای طبیعت وحاصل نقصی درآفرینش میدانست . 

این مثل در یونانیان قدیم رواج داشت که زن حیوانی بلند مو وکوتاه فکر است .در یکی از شهرهای یونان بنام اسپارت اگر زن پسری بدنیا نمی اورد محکوم به مرگ میشد . 

درنظر رومیان زن نمادشیطان وانواع ارواح شیطانی بود .بر همین اساس از خندیدن وحرف زدن او جلوگیری میکردند .وبیشتر اوقات دهانشان را بجز موقع غذا خوردن می بستند . 

زنان رومی در حقیقت جزو انسان بحساب نمی آمدند وجزو اشیابودن که پس از مرگ مردان به ارث می بردند . 

سومریان حق داشتند زن خودرا بفروشند ویادر برابر وام خود اورا به طلبکار بدهند . 

در تمدن هند در قانون نامه مانو از زنان اینگونه یاد میشود سرچشمه ننگ زن است .سرچشمه ستیز زن است سرچشمه وجود زرین زن است پس باید از زن پرهیز کرد .. 

پس براساس همین قانون باید زن درتمامی عمر خویش باید تحت سرپرستی کسی قرار بگیرد .اول پدر بعد همسر بعد پدر........در آیین هندو زن را پس از مرگ همسر فدای او میکردند وکنار جسد شوهرش اورا می سوزاندند واین سنت را ستی می نامیدند . 

ودر آیین بودایی که از ادیان هندی میباشد  زن چنین توصیف شده است ؛زن چون تمساح ونهنگ مخوف وخون آشامی است که دررود زندگی منتظر مینشیند تاشناوری را شکارکند .در آیین برهمنی زن نیز در بسیاری از امور هم مرتبه چهارپایانست که به کلی از جامعه رانده شده وافرادی ناپاک وبکلی از جامعه رانده شده واز حقوق انسانی بکلی محروم بودند . 

در تمدن چین زن دختران مثل باری بر دوش خانواده سنگینی میکردند .وولدین منتظر بودند تا دختران زودتر بزرگ شوند وبه خانه همسر بروند .ودرروزگار سختی ها اگر نوزاد دختری بردختران خانواده افزوده میشد امکان داشت نوزاد بی گناه را رها کنند تا درسرمای شب یا خوراک حیوانات شود .همچنین زنان متعه در عمل با برده فرقی نداشتند .وزن اصلی هم چیزی جزمسئول کارخانه تولید نسل نبود ومقام او به تعداد فرزندانش بستگی داشت زن اونقدر بی ارزش بود ووقتی که فرزند دختری به دنیا می اورد نزدیکانش وبستگانش برای والدین او تسلیت میگفتند . 

چینی ها خدارا آفرینده پسر وشیطان را آفرینده دختر میدانستند .از این رو پسر برای آنها مایع برکت ودختر مایع لعنت بود .به همین سعی می کردند دخترا زودتر شوهر دهند ووقتی دختر بدنیا می آمد به نوکر دستور میداند آنقدر نوزاد را در آب نگه دارد تا خفه شود آنها دختر را می فروختند اگر به فروش نمی رفتند دردریا غرق میکردند . 

در سرتاسر آفریقاخرید وفروش زن رایج بود وزن به اندازه ای بی ارزش بود که بادادن چهار گاووحداقل دو مرغ اورا می خریدند .ودر هنگام مریضی زن برای در مانش اصلا تلاشی نمی کردند ودر زمان قحطی قربانیش می کردند .زنان آفریقایی تا قرن نوزدهم میلادی میلادی مانند بردگان خرید وابزار کشاورزی خرید وفرو میشدند .واین امر در کشورهای مثل انگلیس چین وژاپن نیز رواج داشت .در جزیره فیجی زنان را خرید وفروش میکردند ومعمولا ارزش آنها به اندازه تفنگ بود . 

فینیقی ها بتی بنام مولوح را اله نور می دانستند وبت عشتررا همسراو وبرای تقرب به عشتر زن هایشان را قربانی میکردند وبرای تقرب به مولوح فرزندانشان را . 

در استرالیا زن حکم حیوان اهلی را داشت که فقط برای شهوت رانی وتولید نسل بکار میرفت .از این رو در دوران قحطی اورا می کشتند تا گوشتش را بخورند .زن در میان آنان چنان بی ارزش بود که گاه موقعی به خاطر مریضیش اورا خفه میکردند . 

ارزش زن در تمدن ایران باستان نیز با تمدنهای دیگر فرقی نداشت .به ویژه دردوران ساسانی اصلازن انسان به حساب نمی آمد .بلکه شی بی ارزش وپست به حساب می آمد زن در این دوران به اندازه پست وبی ارزش بود که اصلا از خودش هیچ گونه اراده ای نداشت وحتی اجازه فکر کردن هم به او نمی دادند وکلا همه کاره اش همسر شبود وباید روزی سه بار از همسر خویش می پرسید که باید چه بگویید ؟ چه بیندیشد ؟ وچه کند ؟ زن در این دوران مانند کالایی معامله میشد ومردها زن اصلی خود را به طور موقت به همسر مردی دیگر در می اوردند که ازدواج با زن عریتی نام داشت در این کار رضایت زن شرط نبود . 

در عصر جاهلیت عرب زن اصلا جایگاه ومقامی نداشت ومانند سایر ملل تحت ظلم وستم بود زن جایگاه اجتماعی وانسانی نداشت وحیاتش موجب ننگ وعار بود یکی از فاجعه آمیزترین پدیدهای این عصر ((وئاد))یا زنده بگور کردن دختران بود که رواج بسیار داشت ........................ 

این بحث ما ادامه دارد . 

پس منتظر ادامه آن باشید ............................