در مورد آزادی اندیشه وفکر میباشد.

این وب سایت هدفی جزتقریب افکار واندیشه ها چیزی دیگر ندارد وکلیه افکار پیش ما محترم میباشند.ازادی واندیشه یعنی زنده باد مخالف.

در مورد آزادی اندیشه وفکر میباشد.

این وب سایت هدفی جزتقریب افکار واندیشه ها چیزی دیگر ندارد وکلیه افکار پیش ما محترم میباشند.ازادی واندیشه یعنی زنده باد مخالف.

تمدن اسلام در افریقا: 641 ـ 1058 م

تمدن اسلام در افریقا: 641 ـ 1058 م

21 ـ 450 هـ ق

امیران و خلفای قاهره و قیروان و فاس در تشویق معماری، نقاشی، موسیقی، شعر، و فلسفه با یکدیگر رقابت داشتند؛ ولی نسخه‌های خطی که از آن دوران در شمال افریقا به جاست در کتابخانه‌هایی که اندک مدتی است دانشمدان مغرب زمین بدانجا راه یافته‌اند، نهان مانده است. بیشتر آثار هنری از میان رفته و از نشانه‌های عظمت و رونق آن دوران به جز مساجد چیزی نمانده است. مسجد سیدی عقبة قیروان را به سال 50 هـ ق (670م) بنا کرده‌اند، و از آن پس هفت بار تجدید بنا شده است. قسمت اعظم بنای فعلی از سال 224 هـ ق (838م) به جاست. رواقهای این مسجد، که طاقهای گرد دارد، بر صدها ستون کورنتی استوار است که از خرابه‌های کارتاژ گرفته‌اند. منبر آن شاهکار منبتکاری، و محرابش نمونة بدیعی از ترکیب سنگ سماق و کاشی است. منارة بزرگ و چهارگوش مسجد، که قدیمترین منارة جهان به شمار است، نمونه‌ای از شیوة شامی است که همة مناره‌های مغرب اسلامی را به سبک آن ساخته‌اند. به برکت این مسجد، قیروان چهارمین شهر مقدس اسلام و یکی از «چهار در بهشت» شده است؛ مسجدهای فاس، مراکش، تونس، و طرابلس به شکوه چندان کم از آن نیستند.

در قاهره مساجد بزرگ فراوان بود، و هنوز سیصد مسجد قدیمی در این پایتخت زیبا به جاست، که از همه معروفتر مسجد عمروبن عاص است که به سال 21 هـ ق (642م) بنیاد گرفته، در قرن دهم تجدید بنا شده ، و از ساختمان قدیم آن، جز ستونهای کورنتیی که اعراب از ویرانه‌های رومی و بیزانسی آورده‌اند، چیزی به جا نیست. مسجد ابن طولون (265 هـ ق، 878م) شکل قدیمی و نقشهای اصلی خود را محفوظ داشته است. صحن وسیع مسجد با دیواری که بالکنهای متعدد دارد محصور شده است؛ طاقهای ضربی مسجد از همة طاقهای این شیوه که در مصر هست قدیمتر است. البته باید طاقهای نیلسنج را، که در جزیرة نزدیک قاهره به پاست و برای اندازه گرفتن طغیان آب ساخته‌اند (251 هـ ق، 865م)، استثنا کنیم. شاید این سبک طاق از سبک گوتیک اروپا، از راه سیسیل و نورماندی، به مصر رسیده باشد. در منارة زیگورات شکل مسجد، و بر گنبد بالای قبر ابن طولون، طاقهای نعلی بنا شده است ـ نمونه‌ای از معماری

ادامه مطلب ...

اسلام در اسپانیا

- اسلام در اسپانیا : 711 ـ 1086م

93 ـ 479 هـ‌ق

1 – خلفا و امیران

فتح اسپانیا به دست اعراب انجام نگرفت، بلکه فاتحان آنجا مردم شمال افریقا بودند. طارق از مردم بربر بود و سپاه وی شامل 7.000 بربری و 300 عرب بود. نام طارق جاوید شد و صخره‌ای که او با سپاه خود به نزدیک آن پیاده شد نام وی گرفت و بربرها آنجا را جبل طارق گفتند. کسی که طارق را به فتح اسپانیا وادار کرد موسی بن نصیر، والی عرب شمال افریقا، بود. به دنبال طارق، موسی به سال 94 هـ‌ق (712م) با ده هزار سپاه عرب و هشت هزار مور دریا را پشت سر گذاشت، اشبیلیه و مریذا را به محاصره درآورد، و طارق را توبیخ کرد که از حدود و دستورات تجاوز کرده است؛ او را تازیانه زد و به زندان کرد؛ ولی ولید خلیفه، موسی را احضار کرد و طارق را آزاد نمود و او فتوح خود را ادامه داد.1 موسی پسر خود عبدالعزیز را به حکومت اشبیلیه تعیین کرده بود، ولی سلیمان، که پس از ولید به خلافت رسید، نسبت به او ظنین شد و پنداشت که می‌خواهد اسپانیا را مستقل کند، کس فرستاد و او را بکشتند و سرش را به دمشق به نزد سلیمان آوردند. آنگاه موسی را احضار کرد و او تقاضا کرد سر پسرش را بدهند که چشمهایش را ببندد، و سالی نگذشت که موسی از غصه دق کرد. ممکن است تصور کرد که این حکایت از افسانه‌هایی است که دربارة خونخواری پادشاهان ساخته‌اند.

فاتحان با مردم بومی با نیکی و ملایمت رفتار کردند؛ فقط اراضی کسانی را که با آنها به مقاومت برخاسته بودند مصادره کردند. مالیاتهای تازه‌ای بیش از آنچه سابقاً به وسیلة پادشاهان ویزیگوت مقرر شده بود وضع نکردند، و مردم را در انجام مراسم دینیشان چنان آزاد گذاشتند که اسپانیا بندرت نظیر آن را به خود دیده بود. وقتی نفوذ مسلمانان در اسپانیا استقرار یافت از جبال پیرنه گذشتند، وارد سرزمین گل شدند، و می‌خواستند اروپا را به صورت یک ولایت تابع دمشق درآورند. میان تور و پواتیه به فاصلة 1600 کیلومتر از شمال جبل طارق، با نیرویی مرکب از سپاه اود ـ دوک آکیتن ـ و شارل ـ دوک اوستراسیا ـ رو به رو شدند؛ هفت روز پیکار بود که در نتیجة آن مسلمانان در یکی از مهمترین نبردهای قاطع تاریخ شکست خوردند (114 هـ‌ق، 732م). تصادفات جنگ بار دیگر سرنوشت دین صدها میلیون مردم را معین کرد. از آن پس شارل را مارتل یعنی مطرقه (چکش) لقب دادند. مسلمانان به سال 117 هـ‌ق (735م) حمله را از سر گرفتند و بر آرل تسلط یافتند؛ پس از آن به سال 119 هـ‌ق (737م) آوینیون را گشودند و درة رود رون را تالیون به ویرانی کشانیدند. به سال 142 هـ‌ق (759م)،

ادامه مطلب ...

جنگهای صلیبی ۲

از مارس تا اکتبر 1095 اوربانوس به سیاحت در ایتالیای شمالی و فرانسه جنوبی مشغول بود و از امرا و بزرگان قوم برای کمک ضروری در این راه نظر خواست. در کلرمون، واقع در اوورنی، شورای تاریخی روحانی اجلاس کرد; هرچند که یک روز سرد ماه نوامبر بود، هزاران نفر از مردم نواحی و جوامع مختلف چادرهای خود را در میان صحرا برافراشتند، و چنان اجتماع عظیمی برپا شد که هیچ تالاری گنجایش آن همه مردم را نداشت; هنگامی که هموطن خود اوربانوس دوم را بر بالای صفه بلند کردند، و وی به زبان خود آنها به ایراد موثرترین خطابه‌ها در تاریخ قرون وسطی پرداخت، قلب همه از فرط احساسات در تپش افتاد. پاپ خطاب به حاضران چنین گفت:

بگذارید مزار مقدس منجی و خداوندگار ما که اکنون در تصرف اقوام پلید است و اماکن متبرکهای که اکنون ملوث شده است شما را برانگیزد....بگذارید هیچ گونه تشویشی در امور خانوادگی و هیچ نوع تملکی شما را از این امر خطیر باز ندارد. زیرا این سرزمینی که اکنون شما در آن سکنا دارید، از همه سو دریا و قله کوه‌ها آن را در بر گرفته است برای نفوس عظیم شما بسیار تنگ است. خوراکی که از آن عاید میشود به سختی تکافوی نیازهای مردمی را که به کار کشت مشغولند میکند. از این روست که شما یکدیگر را میکشید و میدرید، به جنگ دست میبرید، و بسیاری از شماها در این زد و خورد داخلی به هلاکت میرسید. لذا، بگذارید نفرت از میان شما رخت بربندد; بگذارید کشاکشهای شما پایان یابد. قدم در طریق کلیسای قیامت نهید; آن سرزمین از چنگ قومی تبهکار بیرون آورید و خود بر آن استیلا یابید; اورشلیم بهشتی است آکنده از لذات و نعمتها، سرزمینی است به مراتب ثمربخشتر از همه سرزمینها. آن شهر شاهی، که در قلب عالم قرار گرفته است، از شما تمنا دارد که به یاریش بشتابید. مشتاقانه رنج این سفر را برای آمرزش گناهان خویش تقبل کنید، و در عوض به حشمت فناناپذیر ملکوت الاهی پشتگرم باشید. از میان جمعیت غریو پرهیجانی به آسمان برخاست که: ((مشیت خدا چنین است!))اوربانوس نیز با آنها هماواز شد و از ایشان تقاضا کرد که این جمله را شعار نبرد خودسازند، و به افرادی که حاضر به شرکت در جنگ صلیبی شده بودند دستور داد که بر روی سینه یا پیشانی خویش علامت صلیب را نقش کنند. ویلیام آوممزبری مینویسد: ((بی درنگ پارهای از خواص جلو پای پاپ به زانو افتادند و جان و مال خویش را وقف خدمت خدا کردند)) هزاران نفر از عوام نیز به همین سان پیمان بستند. رهبانان و زاهدان از گوشه عزلت به در آمدند تا در واقع، و به معنی کلمه، مجاهدان لشکر مسیح باشند. پاپ پر جنب و جوش از آن محل رو به سوی دیگر شهرها نهاد، که از جمله بود تور،بوردو، تولوز، منپلیه، و نیم...و مدت نه ماه مردم را به شرکت در جنگ صلیبی تشویق میکرد. هنگامی که بعد از دو سال غیبت به رم بازگشت، مردمان آن شهر، که کمتر از دیگر شهرهای مسیحی دیندار بودند، مقدمش را باشور تمام پذیره شدند. اوربانوس،

ادامه مطلب ...