در مورد آزادی اندیشه وفکر میباشد.

این وب سایت هدفی جزتقریب افکار واندیشه ها چیزی دیگر ندارد وکلیه افکار پیش ما محترم میباشند.ازادی واندیشه یعنی زنده باد مخالف.

در مورد آزادی اندیشه وفکر میباشد.

این وب سایت هدفی جزتقریب افکار واندیشه ها چیزی دیگر ندارد وکلیه افکار پیش ما محترم میباشند.ازادی واندیشه یعنی زنده باد مخالف.

دهه ذو الحجه

فضائل دهه ذو الحجه

الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سید المرسلین...

این از فضل و رحمت الله است که در طی سال برای بندگان صالح خود مواسمی قرار می دهد که در آن به اعمال صالح بپردازند و یکی از این مواسم اسلامی دهه ذو الحجه است...دهه ذو الحجه

در فضیلت و بزرگی این دهه مبارک ادله بسیاری از قرآن و سنت وارد شده است:

1-الله سبحانه و تعالی می فرماید:

{والفجر ولیال عشر} [الفجر/2-1]

(قسم به سپیده دم و قسم به شب های دهگانه)

ابن کثیر رحمه الله در تفسیر خود می گوید: منظور از این ده شب دهه ذی الحجه است همانطور که ابن عباس رضی الله عنهما و ابن زبیر ـ رضی الله عنهما ـ و مجاهد و دیگران گفته اند. (رواه البخاری)

2-و همچنین از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که فرمود: رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: «هیچ ایامی نیست که نزد الله سبحانه و تعالی عمل صالح محبوبتر از این ایام باشد» گفتند: و نه حتی جهاد در راه الله؟ فرمود: «ونه جهاد در راه الله مگر شخصی که با جان و مال خود خارج شود و هیچ کدامشان را برنگرداند».

3- و الله سبحانه و تعالی می فرماید:

{ویذکروا اسم الله فی أیام معلومات} [الحج/28]

(ونام الله را یاد کنند در روزهای مشخص)

ابن عباس رضی الله عنهما در تفسیر آن می فرماید: یعنی روزهای دهگانه ذی الحجه )تفسیر ابن کثیر(

4- و از ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمودند: «هیچ ایامی نیست که عمل صالح در آن محبوبتر از این ایام دهگانه باشد؛ پس در آنها بسیار تهلیل (لا اله الا الله) و تکبیر (الله اکبر) و تحمید (الحمدلله) بگویید» (رواه احمد)
5-سعید بن جبیر رحمه الله (راوی حدیث دوم از ابن عباس) وقتی که دهه ذی الحجه داخل می شد تا جایی در عبادت تلاش می کرد که توانش به پایان می رسید. (رواه الدارمی)
6-و همچنین ابن حجر عسقلانی در فتح الباری (شرح صحیح بخاری) می فرماید: و آنچه در فضیلت و برتری ایام ذی الحجه نمایان است جمع شدن تمام عبادات در این مناسبت است، یعنی: نماز و روزه و صدقه و حج، و در هیچ مناسبت دیگری چنین نیست.

آنچه در این دهه مستحب است

1-نماز: در این ایام زود رفتن برای انجام فرائض در مسجد و بسیار انجام دادن نوافل مستحب است زیرا این اعمال از بهترین قربات است. ثوبان ـ رضی الله عنه ـ می فرماید: شنیدم رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمودند: «بر تو باد بسیار سجده بردن برای الله که تو سجده ای برای الله نمی بری مگر آنکه الله تو را به خاطر آن درجه ای بالا می برد و گناهی از گناهانت پاک می کند» [رواه مسلم] و این فضیلت در تمام سال وجود دارد.

2-روزه: از هنیده بن خالد ـ رضی الله عنه ـ از همسرش رضی الله عنها از برخی از همسران رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ روایت می کند که «رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ نهم ذی الحجه و روز عاشورا و سه روز از هر ماه را روزه می گرفت». (رواه الامام أحمد و أبوداود و النسائی)

امام نووی رحمه الله درباره روزه ایام ده گانه می فرماید: روزه آن شدیدا مستحب است.

3-تکبیر و تهلیل و تحمید: به دلیل آنچه در حدیث ابن عمر رضی الله عنهما که گذشت وارد شده است: «پس در این روزها (روزهای دهگانه) بسیار تهلیل و تکبیر و تحمید بگویید».

و امام بخاری رحمه الله می فرماید: «ابن عمر و ابوهریره رضی الله عنهما در روزهای دهگانه وارد بازار می شدند و تکبیر می گفتند و مردم به تکبیر آنها تکبیر می گفتند» و همچنین امام بخاری می فرماید: «و عمر ین الخطاب ـ رضی الله عنه ـ در قبه اش در منی [منا] تکبیر می گفت و اهل مسجد تکبیر او را می شنیدند و تکبیر می گفتند و مردم در بازار به تکبیر آنها تکبیر می گفتند چنانکه منی بر اثر تکبیر آنها به لرزه می افتاد».

و عادت ابن عمر این بود که در این ایام در منا و قبل از نمازها و در رختخوابش و در خیمه اش و در مجلسش و در حال راه رفتنش تکبیر می گفت و مستحب این است که تکبیر به صدای بلند باشد به دلیل فعل عمربن الخطاب و ابن عمر و ابی هریره رضی الله عنهما.

شایسته است ما مسلمانان این سنت فراموش شده را که متاسفانه حتی در بین اهل صلاح و خیر به فراموشی سپرده شده است به مانند آنچه در میان سلف صالحمان بود زنده کنیم.

نحوه تکبیر:

الف) الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر کبیرا

ب) الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله، و الله اکبر، الله اکبر، و لله الحمد.

ج) الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله، و الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، و لله الحمد.

4-روزه روز عرفه: روزه عرفه به دلیل آنچه از رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ در مورد روزه عرفه به ثبوت رسیده است مستحب است. رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ می فرماید:

 «(ثواب) آن را نزد الله اینگونه احتساب می کنم که کفاره گناهان سال قبل و سال بعدش باشد». (رواه مسلم)

 اما هر کس که خود در صحرای عرفه حاضر باشد (یعنی خود حاجی باشد) روزه برایش مستحب نیست زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ در حالی که روزه نبود در عرفه وقوف نمود.5-فضیلت روز قربانی (نحر): بسیاری از مسلمانان از عظمت و بزرگی این روز غفلت می ورزند حال آنکه برخی از علما بر این نظر هستند که این روز مطلقا بهترین روز سال است حتی بهتر از روز عرفه. ابن قیم رحمه الله می فرماید: (بهترین روزها نزد خداوند روز نحر است که همان روز حج اکبر است). چنانکه در سنن ابی داود از رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ روایت است که فرمود: «بزرگترین ایام نزد الله سبحانه و تعالی روز نحر است و پس از آن روز قَرّ» و روز قر یعنی روز استقرار در منی که روز 11 ذی الحجه است و گفته شده است که روز عرفه بهتر است زیرا روزه اش کفاره گناهان دو سال است و هیچ روزی نیست که الله متعال به اندازه روز عرفه انسانها را از آتش آزاد سازد، به این دلیل که در این روز الله متعال به بندگانش نزدیک می شود و به خاطر اهل موقف (حجاجی که در عرفات وقوف کرده اند) به فرشتگان مباهات می کند. البته قول اول صحیح تر است زیرا حدیثی که درباره آن آمده معارضی نداردو الله اعلم. و چه روز عرفه بافضیلت تر باشد و یا روز نحر، انسان مسلمان چه حاجی باشد چه مقیم باید در به دست آوردن این فضایل و استفاده از فرصت کوشا باشد...

چگونه به استقبال این مواسم خیر برویم؟


1- شایسته است انسان مسلمان با توبه نصوح و صادقانه و برگشتن از گناهان و ترک آنها به استقبال این مواسم خیر برود زیرا این گناهان است که انسان را از فضل پروردگار محروم می سازد.2- و هنچنین باید با عزم صادق و جدی برای اغتنام این فرصتها از این مواسم مبارک استقبال کنیم و هر که با خداوند صدق ورزد، خداوند نیز او را تصدیق خواهد کرد:

{والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا وإن الله لمع المحسنین} [العنکبوت/69]

 (و کسانی که در راه ما جهاد کردند، قطعا آنها را به راه های خویش هدایت خواهیم کرد)

پس برادر و خواهر مسلمان من! تا فرصت هست از آن استفاده ببر. خداوند ما را بر قدردانی این مواسم موفق بدارد.

برخی از احکام قربانی:

اصل در قربانی آن است که برای زنده ها مشروع است چنانکه رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ و اصحابش برای خود و خانواده شان قربانی می کردند اما اینکه برخی از مردم گمان می کنند قربانی تنها برای مرده گان است، صحیح نیست و اصل و اساسی ندارد. اما قربانی برای اموات سه حالت دارد:

1-به همراه زنده گان برای آنها نیز قربانی شود؛ مانند اینکه فرد برای خود و خانواده اش قربانی کند و قصدش زنده گان و اموات باشد (خویشاوندانش که فوت نموده اند) و دلیل این قول قربانی کردن رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ برای خود و خانواده اش است در حالی که برخی از خانواده او فوت کرده بودند.

2-اینکه فرد بر اساس وصیت متوفی برایش قربانی کند.

3-اینکه فرد به عنوان صدقه برای اموات بطور مستقل قربانی کند: و این جایز است و فقهای حنبلی تقریر نموده اند که ثواب آن به متوفی می رسد (با قیاس بر صدقه) اما آنچه مشخص است این نوع قربانی سنت و مستحب نیست به دلیل آنکه رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ برای هیچکدام از درگذشتگانش به طور خصوصی قربانی ننموده است. نه برای حمزه سید الشهداء ـ رضی الله عنه ـ و نه برای فرزندانش که قبل از او وفات کردند و نه برای همسرش ام المومنین خدیجه رضی الله عنها که از محبوب ترین همسرانش بود. و از هیچکدام از اصحاب پیامبر رضی الله عنهم اجمعین روایت نشده که برای یکی از بستگان متوفی خود بطور خصوصی قربانی کرده باشند. همچنین کاری که برخی از مردم انجام می دهند و سال اول وفات میت برایش قربانی می کنند و اعتقاد دارند که در این قربانی نباید هیچ کس را شریک نمود، صحیح نیست. شاید اگر آنها می دانستند می توان از طرف خود و خانواده خود چه زنده گان و چه رفتگان قربانی نمود، چنین نمی کردند.

آنچه نباید شخص قربانی کننده انجام دهد:

اگر شخصی نیت قربانی کرد و ماه ذی الحجه (چه با رویت هلال و چه با تکمیل ماه ذی القعده) وارد شد؛ بر او حرام می شود که موی خود را کوتاه کند و یا چیزی از آن کم کند و یا ناخن خود را بگیرد و یا هر چیزی از پوست خود بگیرد تا اینکه قربانی را انجام دهد زیرا در حدیث ام السلمه رضی الله عنها از رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ روایت شده که ایشان فرمودند: «اگر ماه ذی الحجه وارد شد و یکی از شما خواست قربانی کند، مو و ناخن هایش را نگه دارد [کوتاه نکند]» [رواه أحمد و مسلم] و در لفظ دیگر حدیث: «پس چیزی از مو و پوستش نگیرد تا قربانی کند» و اگر در وسط دهه ذی الحجه نیت قربانی کرد از زمان نیت این کارها بر او ممنوع می شود و اگر قبل از نیت مو و یا ناخن خود را کوتاه کرده بر او اشکالی نیست.حکمت این نهى: از آنجا که قربانی کننده در برخی از اعمال نسک یعنی قربانی برای الله با حاجیان مشارکت کرده است در برخی از خصوصیتهای احرام نیز با آنها شریک می شود مانند ممنوع بودن گرفتن مو و ناخن و ... اما خانواده او می توانند این کارها را انجام دهند.

و این حکم خاص قربانی کننده است اما این حکم به خانواده او و کسانی که او از طرف آنها قربانی می کند تعلق نمی گیرد زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ می فرماید:

«هر کدام از شما که خواست قربانی کند ...» و همچنین از او روایت شده که از طرف اهل بیتش قربانی می کرد اما روایت نشده به آنان دستور امساک از این موارد را داده باشد.

اما اگر شخصی که نیت قربانی دارد چیزی از مو یا ناخن و یا پوستش گرفت گناهکار است و باید به سوی الله توبه نماید و دیگر تکرار نکند و کفاره ای بر او نیست و هیچ امری بر او تعلق نمی گیرد. و اگر از روی فراموشی یا جهل یا بدون قصد این امور از او صورت گرفت گناهی بر او نیست. اما اگر مجبور شد به علتی این امور را انجام دهد گناهی بر او نیست مثلا اگر ناخنش شکست و راهی جز کوتاه کردن آن نبود یا برای مداوای زحم موجود در سر مجبور به تراشیدن سر شد، و اینگونه موارد...

وصلی الله علی سیدنا ونبینا محمد وعلی آله وصحبه اجمعین  

 

گزارش تصویری از زائران خانه خدا در سال 1953
تصاویر دیدنی قدیمی از مسجد الحرام ، رمی جمرات، عیدقربان، صحرای عرفات، بندرگاه و فرودگاه در نیم قرن پیش 
لطفا ادامه مطلب را حتما ببینید
ادامه مطلب ...

دیدگاه دوستان در باره ای مقاله پیامدهای بی حجابی وبی عفتی

باسلام خدمت تمامی دوستان :

 

جادارد ازکلیه سروران عزیز  که قدم رنجه فرمودند وبا حضور خویش زینت بخش وب ما شدندنهایت  

 

تشکروقدردانی رابکنیم . 

 

برآن شدیم تا نظرات مختلف دوستان عزیز را درمعرض عموم بگذاریم وباری دیگر ببینیم که نظر 

 

مابقی سروران چیست آیا موافق یا مخالفند ؟؟؟ 

 

سرور ارجمندمان جناب چوک سورو  نظری تقریبا مخالف بامقاله ماداده اند ما تا حدودی باایشان  

 

موافقیم وتا حدودی نه دوستان خیلی دلمان میخواهد دیدگاه شمارادر این مورد بدونیم ......... 

 

 سلام  

ازادی اندیشه و فکر  ، بدون  ازادی عمل و اختیار امکان پزیر نیست !

مسله پوشش ، انسانها چیزی نیست که یک روزه و به دلخواه  یک یا چند نفر  بوجود امده باشد ، گر چه در یک مقطع از زمان  عده ای سعی نموده یا سعی می کنند که با توجه به افکار خود  شکل پوششی  افراد جامعه نیز  تعین کنند ولی این طرح  بخاطر اجبار بودن و تحمیلی بودن  ، نمی تواند یک فرهنگ پوششی  پایداری باشد  به محض از بین رفتن اهرام فشار  ، شکل پوشش هم  تعغیر می کند .
اما ارتباط دادن  افزایش طلاق  به بی حجابی ، نشان دهنده عدم درک  نویسندگان مقاله از  معضلات اجتماعی  است ، فقر ، بی کاری ، اعتیاد ، سیغه ، و شرایت تاریخی  باعث تعغیراتی در بنیاد خانواده و ناپایداری  شکل  سابق  خانواده می گردد  ، نه بی حجابی ! نوشته شما دقیقا کپی گفته های اخوندهای است که بر ایران حکومت می کنند .
فقر و فحشا  دو پدیده  اجتماعی هستند ، هرجا فقر بوده فحشا هم رواج یافته ، در جامعه  اسلامی ایران  که همه  ملتش  هم زن  وهم مرد  با حجاب هستند ، بالاترین رقم  خودفروشی  ، در خاور میانه دارد . فقر اقتصادی و فقر فرهنگی حاکم بر جامعه ایران عامل  فحشا می باشند نه  حجاب .
کشور نروژ  ، کانادا ، نیوزلند و... که ازادترین ، بی حجابترین  و با رفاه ترین کشور دنیا هستند  ، دارای کمترین فاحشه می باشند !
-بعلت  مشکلات  اقتصادی و بالا رفتن  سن  ازدواج  و از طرفی نیازمندیهای مادی جوانان  که بعلت فقر خانواده  دسترسی به انها مشکل گردیده  ،
- اعتیاد بیش از شش میلیون نفر  که اکثرا مردها و نیمی  سر پرست خانواده هستند  باعت شده که بعضی از زنان برای پرکردن شکم بچه هایشان تن به کاری بدهند که  دل خواهشان نیست
-در اروپا  فحشا  علنی و اشکار است ،یعنی جا و مکانش و تعدادش مشخص است
- در ایران  فحشا  نیمه علنی و  غیر اشکار و تعدادش نامعلوم وبعضا زیر حجاب پنهان گشته اند
امیدوارم که از این صراحت لهجه و نوشته من رنجیده خاطر نگردیده باشید .

                           موفق باشید  

 

................................................................................................................ 

 اماسرورعزیزمان جناب استاد محمد آراسته عزیز بازهم مطالب قشنگی را مطرح کرده اند 

 

اولا جادارد ازحضور  سبزهمیشگی ایشان دروب نهایت تشکروقدردانی نمود وثانیا دیدگاه  

 

دوستان را درمورد نظرایشان میخواهیم بدونیم ....... 

 

 باسلام وارادت قبلی وقلبی خدمت مدیرمحترم وبلاک ازادی واندیشه
استادبزرگوارهمچنین مقاله ئی رابه رای العین گذاشتن برای ماجوانان شصت ساله وکشیدن مان به دوران حرم سراهای شاهان وانداختن روی درروی بانسوان ویادازکنارساحل مدیترانه ویابه گفته شیخ اجل سعدی لیالی بغدادبعدخرابها
ویالیالی امارات درهمین امروز ویادگربه چشمان گرجی تاجرپسندورقص دربوم های شراعی از خوردبی تاجبل علی باتمام مخلفات به ۵۰۰درهم یکشب ادم رایادرودفراط نمیدانم یادجله ویانیل می اندازد وازلب ولوچه اش اب سرازیراستادبزرگوارعزیزم
شما چاه رادرکناردریاحفرکرده ئید واگراین بحث مقاله راتا دنیاهست  ادامه دهی تمامی نداردازخلقت حضرت ادم وتا برانگیخته شدن خاتم نویسندها درباره زن جنگ زن درگذرزمان پابه پای تاریخ ازرقاصهای داستان های الف لیله ولیله ویا رقاصهای قرن بیست وبیست ویکم درمدیترانه تاساحل خلیج فارس وشبهای تهران دوران محمدکریم ارباب ومولن روژوباکارا ومیامی وباغات خصوصی منظورم رقصهای زیبای فاطمه رضائی معروف به جمیله است استادعزیز
یکی ازدوستان که مقاله شمارا دروبلاک خودم دیده بودهمین امروز میگفت بنویس استاد داغ ماراتازه نکن البته که شوخی میکرد وبنده نیزخواستم بگویم این نوشته شما همزادتاریخ است وشاید جلوتر بنده همیشه پای زر وزن رادرجنگ های بزرگ دنبال کرده ام وانشالله ادامه بدهید وراه به جائی ببرد وما استفاده کنیم وخوشحال باشیم که جزو پنج ملیون وبسایت بسته شده نبوده ئیم که البته بنده چندروزی ایست میخواهم ازیکجائی دوتا عکس اپلود کنم نمیتوانم وهمین است که بنده بیکارمانده ووبلاکم به روزنمیرسداستدعادارم ازشوخیهای بنده نرنجید ومیدانم حق باشمااست
برای شما وبرای دوستان تان که بازهم مقالهای زیبائی مینویسند وشما درصفحه وبلاک قرار میدهید ارزوی موفقیت دارم البته خداکند که شکربنده داستان بوستان وشیخ سعدی واتش دربازار بغداد نباشد که فرصت چهل ساله برای توبه اش باقی نیست  وسلام   

 

...................................................................................................

 

 

 

اما سرور عزیزمان جناب علی باز هم نظری دادهاند ودیدگاهی را مطرح کردهاند بازدوست داریم  

 

که بدانیم دوستان با علی آقا موافقند یامخالف 

 

 

 

سلام

به نظر من اینجوری قضاوت کردن و سیاه و سفید پنداشتن اینچنین مسئله بزرگ اجتمائی و تاریخی  کمی نشانه از ساده انگاری و کج فهمی وهمچنین نا عادلانه است. و این شیوه مقایسه با جوامع غرب که من هم موافقم که غرب هم زیاد مشکل دارد به دور از شعار این وبلاگ در جهت ( تقرب افکار و اندیشه  هاست).     

تو آئینه بخود نگاه کردن خیلی هم خوب و لازمه و افراد زشت معمولا" ازآئینه دل خوشی ندارند.

ولی دو گروه مهمی  از  افراد خانمها  و  و آقایان به طور مرتب وقت بیشتری را جلو آئینه سپری میکنند:
 
1.آن دسته که کمی دچار اختلالات شخصیتی هستند و طبعا"احتیاج به کمک روان
درمانی دارند.

2. دسته دوم دختر خانمها وآقا پسرهائی هستند که نیاز عاطفی بیشتری به جلب توجه دیگران را دارند و به آن خود باوری لازم نرسیده اند که زیبائی صرفا" به ظاهر آدمی نیست.

متاسفانه این مشکل عمده جامعه و خانواده است که  با داشتن ارزشهای غلط مانع رشد و بالندگی این نیاز مبرم اجتمائی فرزندان خود شده اند.

به همین خاطرساده ترین وارزانترین ابزار برای جلب توجه نمودن در قبال دیگران از جمله متوسل شدن به آئینه و آرایش است که تا آنجائی که امکان دارد  ظاهر خود را جذاب نمایند تا با دیگران نیز بتوانند  رقابت کنند.
و در نتیجه این همه انرژی و وقت به هدر میرود و فرد غافل از سیرت خویش میشود.  

 

.............................................................................. 

پیامدهای بی حجابی و بی عفتی از نظر اسلام

 

آزادی در مسائل جنسی سبب شعله ور شدن شهوات به صورت حرص و آز می گردد، از نوع حرص و آزهائی که در صاحبان حرمسراهای رومی و ایرانی و عرب سراغ داریم ولی ممنوعیت و حریم، نیروی عشق و تغزل و تخیل را به صورت یک احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریک می کند و رشد می دهد و تنها در این هنگام است که مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداعها و فلسفه ها می گردد. بدون شک آن مقدار که تبرج و خودنمائی زن در اجتماع و معاشرتهای آزاد سبب انحراف جنسی می شود به مراتب بیشتر از آن است که محرومیت و دست نارسی سبب می گردد.

اگر در مشرق زمین محرومیتها باعث انحراف جنسی و همجنس بازی شده است ، در اروپا شهوترانیهای زیاد باعث این انحراف گشته است، تا آنجا که در بعضی کشورها همانطور که در روزنامه های خبری خواندیم رسمی و قانونی شد و گفته شد چون ملت انگلستان عملاً این کار را پذیرفته است قوه مقننه باید از ملت پیروی کند. یعنی نوعی رفراندوم قهری صورت گرفته است. بالاتر اینکه در مجله ای خواندم در بعضی کشورهای اروپائی پسرها رسماً با یکدیگر ازدواج می کنند. در شرق هم، محرومین آن قدر سبب رواج انحراف جنسی نبودند که صاحبان حرمسراها بودند، و به اصطلاح اعراب، این انحراف از " بلاط " ملوک و سلاطین آغاز شده است.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکى لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ؛ به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این براى آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است(سوره نور/30). اسلام مى گوید کامیابیهاى جنسى اعم از آمیزش و لذت گیریهاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غیر از آن گناه، و مایه آلودگى و ناپاکى جامعه مى باشد که جمله «ذلک ازکى لهم» در آیات فوق اشاره به آن است.

بی حجابی باعث بیماریهای روانی
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بندوبار، هیجانها و التهابهای جنسی را فزون می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در می آورد. غریزه جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و " دریا صفت " است، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می گردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند، شعله ورتر می شود. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است. روایات زیادی درباره خطرناک بودن غریزه ای که مرد و زن را به یکدیگر پیوند می دهد وارد شده است. روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. همانطور که بشر - اعم از مرد و زن - در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمی شود و اشباع نمی گردد، در ناحیه جنسی نیز چنین است.

هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و هیچ دلی از هوس سیر نمی شود. و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی می گردد تحریک و تهییج بی حساب غریزه جنسی عوارض وخیم دیگری نظیر بلوغهای زودرس و پیری و فرسودگی نیز دارد. چرا در دنیای غرب این همه بیماری روانی زیاد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی و جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله جرائد و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی و حتی خیابانها و کوچه ها انجام می شود.

در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایه گذاری می شود. برهنگى زنان که طبعاً پیامدهائى همچون آرایش و عشوه گرى و امثال آن به همراه دارد مردان مخصوصاً جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مى دهد تحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهاى بیمارگونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى مى گردد، مگر اعصاب انسان چقدر مى تواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟ مگر همه پزشکان روانى نمى گویند هیجان مستمر عامل بیمارى است؟ مخصوصاً توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده، تا آنجا که گفته اند هیچ حادثه مهمى را پیدا نمى کنید مگر اینکه پاى زنى در آن در میان است! آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعله ور ساختن آن بازى با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانه اى است؟ اسلام مى خواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند.

افزایش طلاق یکی از نتایج بی حجابی و بی عفتی
علت اینکه جوانان امروز از ازدواج گریزانند و هر وقت به آنان پیشنهاد می شود، جواب می دهند که حالا زود است، ما هنوز بچه ایم و یا به عناوین دیگر از زیر بار آن شانه خالی می کنند همین است. معاشرتهای آزاد و بی بند و بار پسران و دختران، ازدواج را به صورت یک وظیفه و تکلیف و محدودیت در آورده است که باید آن را با توصیه های اخلاقی و یا احیاناً - چنانکه برخی از جرائد پیشنهاد می کنند - با اعمال زور بر جوانان تحمیل کرد.

آمارهاى قطعى و مستند نشان مى دهد که با افزایش برهنگى در جهان طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشوئى در دنیا به طور مداوم بالا رفته است، چرا که هر چه دیده بیند دل کند یاد و هر چه دل در اینجا یعنى هوسهاى سرکش بخواهد به هر قیمتى باشد به دنبال آن مى رود، و به این ترتیب هر روز دل به دلبرى مى بندد و با دیگرى وداع مى گوید. در محیطى که حجاب است (و شرائط دیگر اسلامى رعایت مى شود) دو همسر تعلق به یکدیگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است. ولى در بازار آزاد برهنگى که عملاً زنان به صورت کالاى مشترکى (لااقل در مرحله غیر آمیزش جنسى) در آمده اند دیگر قداست پیمان زناشوئى مفهومى نمى تواند داشته باشد و خانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مى شوند و کودکان بى سرپرست مى مانند.

گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع
گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهاى بى حجابى است که فکر مى کنیم نیازى به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربى کاملاً نمایان است، آنقدر عیان است که حاجتى به بیان ندارد. نمى گوئیم عامل اصلى فحشاء و فرزندان نامشروع منحصراً بى حجابى است، نمى گوئیم استعمار ننگین و مسائل سیاسى مخرب در آن مؤثر نیست، بلکه مى گوئیم یکى از عوامل مؤثر آن مسأله برهنگى و بى حجابى محسوب مى شود و با توجه به اینکه فحشاء و از آن بدتر فرزندان نامشروع سرچشمه انواع جنایتها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مسأله روشن تر مى شود.

هنگامى که مى شنویم در انگلستان، در هر سال - طبق آمار - پانصد هزار نوزاد نامشروع به دنیا مى آید، و هنگامى که مى شنویم جمعى از دانشمندان انگلیس در این رابطه به مقامات آن کشور اعلام خطر کرده اند - نه به خاطر مسائل اخلاقى و مذهبى - بلکه به خاطر خطراتى که فرزندان نامشروع براى امنیت جامعه به وجود آورده اند، به گونه اى که در بسیارى از پرونده هاى جنائى پاى آنها در میان است، به اهمیت این مسأله کاملاً پى مى بریم، و مى دانیم که مسأله گسترش فحشاء حتى براى آنها که هیچ اهمیتى براى مذهب و برنامه هاى اخلاقى قائل نیستند فاجعه آفرین است، بنابر این هر چیز که دامنه فساد جنسى را در جوامع انسانى گسترده تر سازد تهدیدى براى امنیت جامعه ها محسوب مى شود، و پى آمدهاى آن هر گونه حساب کنیم به زیان آن جامعه است. مطالعات دانشمندان تربیتى نیز نشان داده، مدارسى که در آن دختر و پسر با هم درس مى خوانند، و مراکزى که مرد و زن در آن کار مى کنند و بى بند و بارى در آمیزش آنها حکمفرما است، کم کارى، عقب افتادگى، و عدم مسئولیت به خوبى مشاهده شده است.

فلج شدن نیروی کار
کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند: " حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است " بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است. حقیقت اینست که این وضع بی حجابی رسوا که در میان ما است و از اروپا و آمریکا هم داریم جلو می افتیم از مختصات جامعه های پلید سرمایه داری غربی است و یکی از نتائج سوء پول پرستی ها و شهوت رانیهای سرمایه داران غرب است، بلکه یکی از طرق و وسائلی است که آنها برای تخدیر و بی حس کردن اجتماعات انسانی و در آوردن آنها به صورت مصرف کننده اجباری کالاهای خودشان به کار می برند.

آیا اگر زن ساده و سنگین به دنبال کار خود برود برای اجتماع بهتر است یا آنکه برای یک بیرون رفتن چند ساعت پای آئینه و میز توالت وقت خود را تلف کند و زمانی هم که بیرون رفت تمام سعیش این باشد که افکار مردان را متوجه خود سازد و جوانان را که باید مظهر اراده و فعالیت و تصمیم اجتماع باشند به موجوداتی هوسباز و چشم چران و بی اراده تبدیل کند؟ عجبا! به بهانه اینکه حجاب، نیمی از افراد اجتماع را فلج کرده است ، با بی حجابی و بی بند و باری نیروی تمام افراد زن و مرد را فلج کرده اند. کار زن پرداختن به خودآرایی و صرف وقت در پای میز توالت برای بیرون رفتن، و کار مرد چشم چرانی و شکارچیگری شده است.

ابتذال زن و سقوط شخصیت او
مسأله ابتذال زن و سقوط شخصیت او در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازى به ارقام و آمار ندارد، هنگامى که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمائى افزونتر از او دارد، و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اطاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهند، در چنین جامعه اى شخصیت زن تا سرحد یک عروسک، یا یک کالاى بى ارزش سقوط مى کند، و ارزشهاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى شود، و تنها افتخار او جوانى و زیبائى و خودنمائیش مى شود. و به این ترتیب مبدل به وسیله اى خواهد شد براى اشباع هوسهاى سرکش یک مشت آلوده فریبکار و انسان نماهاى دیو صفت!

در چنین جامعه اى چگونه یک زن مى تواند با ویژگیهاى اخلاقیش، علم و آگاهى و دانائیش جلوه کند، و حائز مقام والائى گردد؟! براستى درد آور است که در کشورهاى غربى، و غرب زده،بهترین شهرت وبزرگترین افتخار نصیب زنانی که بی حجاب وفسادکارند بنام زنان هنر پیشه وهنرمند تعلق میگرد .۰